واژه ” یکپارچگی حسی “ نخستین بار توسط خانم دکتر جین آیرز جهت بیان ارتباط و همبستگی اطلاعات حسی وارده به سیستم عصبی مرکزی با بروندادهای رفتاری بکار گرفته شده است.
خانم آیرز کاردرمانگر و روانشناس آموزشی بود ، وی تئوری یکپارچگی حسی را بوجود آورد تا بهتر بتواند ارتباط بین رفتار و عملکرد عصبی، بویژه پردازش اطلاعات حسی و یکپارچگی حسی را توضیح دهد. اطلاعاتی که افراد از حواس مختلف خود دریافت میکنند در سیستم اعصاب مرکزی پردازش و یکپارچه می شود و همان پردازش اطلاعات، فرد را برای برنامه ریزی و سازماندهی رفتار آماده می کند. بنابراین فردی که در پردازش و یکپارچه کردن این اطلاعات حسی مشکل دارد در برنامه ریزی و سازماندهی رفتار هم نقایصی پیدا می کند که به یادگیری حرکتی و ادراکی او لطمه می زند.
بدن ما از طریق پنج حس اصلی یعنی بویایی، شنوایی، بینایی، چشایی و لامسه (یا بساوایی) با محیط بیرون ارتباط برقرار میکند. ما تحریکات خارجی را از طریق گیرندههای مخصوص هر یک از این حسها که در بینی، گوش، چشم، زبان و پوست است، دریافت میکنیم.
این گیرندهها تحریکات خارجی را به مراکزی که در مغز برای تفسیر هر یک از آنها وجود دارد میفرستند و پاسخ مناسب را دریافت میکنند. این پاسخ میزان درک ما را از تحریک نشان میدهد.
اگر هر یک از این مراکز درک حواس، در مغز به درستی کار نکند، با وجود سالم بودن چشم، گوش، پوست، زبان و بینی، فرد نمیتواند عکسالعمل و پاسخ رفتاری و حرکتی درستی به نور، صدا، لمس، مزه و بو بدهد و سبب ایجاد اختلالات زیادی در جنبههای مختلف رشدی اعم از رشد ذهنی، حرکتی و رفتاری میشود.
درواقع پردازش حسی یا یکپارچگی حسی به عملکرد سیستم عصبی گفته میشود که همه اطلاعات اطراف ما توسط گیرندههای حسی (لمسی، بویایی، چشایی، بینایی و شنوایی) دریافت و برای ما معنیدار میشود و باعث میشود در مقابل آنها رفتار مناسبی نشان دهیم.یکپارچگی حسی اساس اصلی یادگیری است و به ما درباره اتفاقهایی که در اطرافمان میافتند ایده میدهد و هدایتمان میکند.
ما علاوه بر پنج حس اصلی که شامل بینایی ، شنوایی و … می باشد ، دو حس فرعی بنام حس ادراک عمق و حس تعادل یا دهلیزی نیز داریم. ( که در قسمتهای بعد مفصل درباره آنها توضیح داده شده است. )
افراد با اختلال در پردازش حسی ممکن است در هر یک از حس های اصلی و یا فرعی دچار مشکل باشند. مثلاً افرادی که با حس ادراک عمقی و یا حس وضعیت بدن مشکل دارند دائماً با افراد و یا اشیاء برخورد می کنند ، از وسایل بالا می روند و در آغوش کشیدنهای محکم را دوست دارند ، از پرتاب وسایل به اطراف لذت میبرند ، پریدن به سمت بالا و پایین را لذتبخش می دانند همواره از این اختلال به عنوان اختلال پنهان که موجب ناتوانی می شود ولی به درستی تشخیص داده نمی شود یاد می شود.
رشد و تکامل سیستم عصبی از دوران جنینی شروع میشود و در طول زندگی ادامه پیدا میکند. در سالهای اولیه کودکی سیستم عصبی رشد بسیار زیادی دارد و پردازش حسی همراه با روند رشد طبیعی فعالیت کودک توسعه پیدا میکند. به همین خاطر سالهای اولیه رشد کودک به عنوان دوران حسی ـ حرکتی بررسی میشود.
اختلال یکپارچگی حسی (پردازش حسی) چیست؟
اختلال یکپارچگی حسی به اشکال سیستم عصبی برخی افراد در گرفتن و یکپارچه کردن اطلاعات حسی گفته میشود. همواره از این اختلال به عنوان اختلال پنهان که موجب ناتوانی میشود ولی به درستی تشخیص داده نمیشود،یاد میشود. اختلال پردازش حسی میتواند همراه یا بدون سایر اختلالات نورولوژی یا سایکولوژی وجود داشته باشد.
این اختلال در واقع در ارتباط با مسائل و چیزهای کوچک و جزئی است. مثلاً برچسب یک پیراهن ، خط دوخت جلوی جوراب که دو قسمت بالا و پایین جوراب را بهم وصل می کند ، شستن سر با شامپو ، مسواک زدن ، دندانپزشکی و یا نگرانی از صدای جابجایی وسایل از منزل همسایه ایجاد شود.همانگونه که مستحضر هستید این موارد بسیار کوچک هستند اما می توانند به مسایل بزرگی برای شما و کودکتان تبدیل شوند.
مشکلات حسی در میان کودکان بسیار رایج است. در این میان کودکانی که بر روی طیف اوتیسم قرار دارند نرخ ابتلای بسیار بالاتری نسبت به دیگر کودکان دارند.
برخی از علائم عمومی رایج در کودکان با اختلال پردازش حسی عبارتاند از:
این افراد حساسیت بیش از حد به لمس، حرکت، محرکات بینایی و شنوایی نشان میدهند.
و یا ممکن است کمتر از حد به لمس، حرکت، محرکات بینایی و شنوایی پاسخ دهد.
اغلب این کودکان به راحتی حواسشان پرت میشود.
مشکلات عاطفی و اجتماعی بسیاری دارند.
میزان فعالیت آنها به طور غیر معمولی پایینتر از حد یا بیش از حد است.
دست و پا چلفتی یا بیدقت به نظر میرسند.
وقتی تغییر وضعیت میدهند در سازماندهی خود مشکل دارند. به عبارتی میتوان گفت که به تغییر مقاوم هستند.
تکانشی برخورد میکنند و نمیتوانند رفتارهای خود را کنترل کنند.
خودپنداره فیزیکی پایینی دارند.
در مهارتهای کلامی، بیانی و حرکتی تأخیر دارند.
در تحصیلات آکادمیک ضعیف هستند.
و یا ممکن است مشکلات ارتباطی یا رفتاری داشته باشند.
تشخیص اختلال یکپارچگی حسی از دیگر اختلالات روان پزشکی کار دشواری است چرا که برخی از علائم این اختلال با سایر اختلالات مشابه است. به دلیل اینکه بیشتر علایم اختلال یکپارچگی حسی به صورت طیفی بروز میکند و دامنهای از رفتارها را شامل میشود، بنابراین با سایر اختلالات روانپزشکی به ویژه بیش فعالی ـ نقص توجه، اختلال یادگیری و اختلالات اضطرابی به طور همزمان بروز میکند. کودک با مشکل در یکپارچگی حسی ممکن است برای تحریک حس تعادل خود حرکات زیادی را انجام دهد ، به بالا و پایین مبل بپرد و دور خود بچرخد . چنین کودکی برای ارضاء نیاز خود مجبور است این حرکات را انجام دهد تا حال بهتری کسب نماید. ممکن است این کودک با برچسب بیش فعالی مواجه شود و بسیاری از اطرافیان از والدین او بپرسند آیا کودکتان بیش فعال است؟
به همین دلیل تشخیص قطعی این اختلال از سایر اختلالات بر عهده ی درمانگر آگاه بر مسائل حسی و سایر اختلالات روانپزشکی است. ارزیابی این روند پردازش عصبی، میتواند به روشن شدن دلایل رفتارهای ناهنجار و یا نقایص حرکتی ، هیجانی ، کلامی و حسی فرد کمک نماید.
حساسیت لامسه (تدافع لامسه):
حس لمس اولین سیستم برای برقراری ارتباط با دنیای خارج است و کودکی که حس لمس حساسی دارد به دلیل آنکه به کوچکترین تماس پوستی اطرافیان واکنش نشان میدهد، کمکم به کودکی تبدیل میشود که عملکردهای اجتماعی خود را مختل میکند و به این نتیجه میرسد که در انزوا راحتتر است. این کودک به مرور بازیهای انفرادی را بر گروهی ترجیح میدهد.
در زیر به اختصار علائم حساسیت لامسه توضیح داده شده است.
غیر قابل پیش بینی بودن:
کودکان با حساسیت لامسه رفتارهای غیرقابل پیشبینی دارند. ممکن است کودک برای انجام یک فعالیت روزی قشقرق به پا کند و روز دیگر انجام همان کار را به خوبی تحمل کند.
بخاطر داشته باشید که سطح استرس عملی کودک در یک روز ممکن است تحمل او را نسبت به مشکلات یکپارچگی حسی را بیشتر یا کمتر کند.
بنابراین چیزی که ممکن است یک روز باعث آزار کودکتان شود، ممکن است روز دیگر باعث آزار او نشود.
پوست بدن پر از سلول های عصبی است و وظیفه آن دادن اخبار و اطلاعات از دنیای خارج به مغز میباشد. تدافع لامسه ای ، عکس العمل شدید و دور از انتظار نسبت به حس لامسه معمولی است.
حس لامسه در صورتی که به صورت کارآمد و مناسب کار کند میتواند به کودک شما کمک کند تا کارهای متفاوتی مثل پوشیدن لباس و ارتباطات اجتماعی را به خوبی تجربه کند. اما هنگامی که این حس به درستی پردازش نشود می تواند ناراحتی و مشکلات عمیق را برای کودک ایجاد کند.
خجالتی بودن:
افزایش استرس هنگام برقراری ارتباط فیزیکی با مردم در افراد با تدافع لامسه مشاهده میشود.
این افراد ممکن است در ملاقات با اشخاصی که کمتر آنها را میبینند احساس خجالت داشته باشند؛ سلام نکنند یا هیچ گونه ارتباط کلامیای برقرار نکنند.
برخی از این کودکان در مراودات اجتماعی اصطلاحاً ممکن است یخ داشته باشند و در برخورد با دیگران، مدتی طول بکشد تا یخشان آب شود.
ارتباط با افراد:
به دلیل حساسیت بالای لامسه و اجتناب از لمس از سوی اطرافیان، اغلب این کودکان در برقراری روابط اجتماعی با افراد «سلام کردن» را حذف میکنند چراکه به این نتیجه رسیدهاند که اگر به اطرافیان سلام کنند امکان اینکه افراد دستشان را لمس کنند یا آنها را ببوسند زیاد است.
به همین دلیل برای اجتناب از لمس، سلام را که آغاز ارتباط است اغلب حذف میکنند و همواره در ارتباطاتشان با افرادی که کمتر با آنها مواجه میشوند، مشکل دارند.
این کودکان با کوچکترین ضربهای به شدت احساس درد میکنند و از این که در آغوش دیگران باشند احساس تنفر میکنند و همین سبب میشود دیگران به غلط تصور کنند این کودکان عاطفی یا مهربان نیستند.
پرخاشگری:
کودک با مشکل در تدافع لامسه به دلیل ادراک بیش از اندازه محرک ها به محض آنکه کوچکترین تماسی از سوی دیگر کودکان دریافت می کنند ممکن است واکنش شدیدی نشان دهد.
اغلب میزان دردی را که از لمس دریافت می کنند با کتک زدن دیگران جبران میکنند.
فعالیتهای بهداشتی:
معمولاً این کودکان در فعالیتهای بهداشتی بسیار بیقرار و ناآرام هستند. از فعالیتهای بهداشتی مثل حمام کردن، کوتاه کردن ناخنها و موها و شستن صورت نفرت دارند.
غذا خوردن:
تدافع لامسه می تواند در قسمتهای مختلف بدن شدت متفاوتی از خود نشان دهد مثلاً اگر در قسمت دهان این تدافع وجود داشته باشد کودک فقط قادر به پذیرش شیشه شیر یا مایعات است. قاشق و یا غذای جامد را نمی پذیرد و این امر منجر به تقلای زیاد مادر و کودک در هنگام غذا خوردن می شود.
این کودکان اغلب نمی توانند غذاهای جامد را بپذیرند و معمولاً از خوردن غذا اجتناب می کنند. غذاهای خاص می خورند و همین امر می تواند جنگ بزرگی بین والد و کودک بر سر غذا خوردن ایجاد کند.
لباس پوشیدن:
این کودکان تحمل لباس های زبر و خشن را ندارند ، ممکن است گاهی اوقات برچسب پارچه ای پشت لباس که در قسمت پایین یقه قرار دارد کودک را آزار دهد. خط دوخت جوراب ، درز لباس آنها را عذاب می دهد.
به همین دلیل ممکن است از پوشیدن لباس امتناع کنند و یا پوشیدن لباس را با تأخیر انجام دهند. این کودکان اغلب لباس های خاص می پوشند و حاضر به امتحان لباس های جدید نیستند.
کفش و جوراب:
این کودکان در اولین فرصت ممکن ، کفش ها و جوراب هایشان را از پایشان در میآورند چرا که کفش و جوراب احساس ناراحتی در آنها ایجاد می کند به همین دلیل از پوشیدن آنها اجتناب می کنند.
دست زدن به مواد چسبنده:
به دلیل حساسیت زیاد لامسه این کودکان اغلب از دست زدن به موادی همچون خمیربازی ، گل بهداشتی ، رنگ انگشتی ، خمیرنان اجتناب می کنند.
هر چقدر که شدت تدافع لامسه بالا باشد گاهی این کودکان ممکن است از دست زدن به انواع غذا و بافت های خاصی از غذا اجتناب کنند به همین دلیل ممکن است در غذا خوردن مستقل نباشند و از والدین بخواهند تا غذا را به داخل دهانشان بگذارند و یا اینکه بطور کلی از خوردن آن اجتناب بورزند.
بهداشت دهان و دندان:
مسواک زدن و انجام کارهای دندانپزشکی برای کودک با اختلال یکپارچگی حسی مخصوصاً تدافع لامسه بسیار دردناک است و کودک ممکن است در هنگام مسواک زدن بسیار مقاومت از خود نشان دهد و در زمان دندانپزشکی هراسان به نظر برسد. بخاطر داشته باشید که این رفتارهای کودک را به پای لجبازی او نگذارید بلکه بدانید ریشه مشکل از کجاست.
منبع : دکتر فاطمه رجبی فرد
شما میتوانید در بزرگترین مرکز مشاوره شرق تهران با بهترین امکانات خدمات روانشناسی خود را با انتخاب نو و با کیفیتی مناسب دریافت نمایید.همکاران ما در این مرکز روانشناسی پاسخگوی تمامی نیاز های شما دوستان هستند.